نوشته شده توسط : عارف
ریز نبین خودتو
همه ما یک تصویر ذهنی از خودمان داریم؛ اینکه چه هستیم، چه تفکراتی داریم، چه توانایی‌ها و نقاط قوتی داریم و در چه مواردی ضعیف هستیم.
این تصویر از زمان کودکی شکل می‌گیرد و در طول زمان تغییر می‌کند. تصویر ذهنی، همان تصویری است که ما از خودمان داریم. بیشتر تصورات ما درباره خودمان، در نتیجه تعاملات و ارتباطات با دیگران و طی تجربه‌های زندگیمان شکل می‌گیرد و در نهایت بر عزت نفس ما تاثیر می‌‌گذارد.
عزت نفس یعنی احساس ارزشمندی و مورد قدردانی، عشق و پذیرش از طرف خود و دیگران قرار گرفتن. افراد دارای عزت نفس، در مورد خودشان احساس خوبی دارند، ارزش خودشان را درک می‌کنند و به توانایی‌ها، مهارت‌ها و هنرهایشان افتخار می‌کنند. در مقابل افراد دارای عزت نفس کم، ممکن است احساس کنند هیچ‌کس آنها را دوست ندارد، مورد قبول دیگران نیستند و نمی‌توانند در هیچ زمینه‌ای پیشرفت کنند.
نکته ناراحت‌کننده این است که افراد با عزت نفس کم، معمولا کارهای مفید و بزرگی انجام می‌دهند اما نمی‌توانند کارهایی که انجام می‌دهند ببینند چون تصویر ذهنی‌شان این‌طور شکل گرفته که توانایی‌هایشان را نادیده بگیرند.
نکوهش و سرزنش فقط از طرف دیگران نیست. بعضی‌ها یک نکوهش‌گر درونی دارند؛ یک صدایی از درون که در هر کاری که آنها انجام می‌دهند، به دنبال نقص و عیب و ایراد می‌گردد. شنیدن این ندای درونی به اندازه سرزنش‌های دیگران می‌تواند عزت نفس را دچار مشکل کند.
آنها نمی‌دانند این سرزنش‌ها چه تاثیر بدی بر عزت نفسشان می‌گذارد. وقتی سرزنش‌های درونی شما را تحقیر می‌کند و می‌گوید: «لازم نیست تلاش کنی چون تو موفق نمی‌شوی»، به این فکر کنید که این ندا از درون شما می‌آید و می‌توانید آن را تحت کنترل قرار دهید. تصمیم بگیرید آن را تغییر دهید و ندای درونی مفید و سازنده‌ای داشته باشید.
عزت نفس به شما این امکان را می‌دهد که خودتان را آن‌طور که هستید بپذیرید و از زندگی لذت ببرید.
افراد با عزت نفس بالا، در خانواده، کار و تحصیلات موفق‌ترند و راحت‌تر با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند و در ضمن شادتر هستند و با مشکلات، کمبودها و ناامیدی‌ها بهتر کنار می‌آیند. این افراد هدفی را که انتخاب کرده‌اند رها نمی‌کنند تا در آن موفق شوند. کسب عزت نفس ممکن است نیاز به تلاش و تمرین داشته باشد اما مهارتی است که در زندگی یاد خواهید گرفت.
● راه‌های افزایش عزت نفس
▪ اگر می‌خواهید عزت نفستان را بیشتر کنید باید بگوییم ما کلاس تقویتی عزت نفس نداریم اما می‌توانید با استفاده از توصیه‌های ساده و کاربردی زیر برای تقویت عزت نفس استفاده کنید.
▪ به اشتباهات به عنوان فرصتی برای یادگیری نگاه کنید: قبول کنید که شما هم مثل هر فرد دیگری ممکن است اشتباه کنید. اشتباهات بخشی از تجربه‌ها و فرصتی برای یادگیری است. یادتان باشد افراد در زمینه‌های مختلف توانایی دارند و استعدادهایشان با هم متفاوت است.
▪ کارهای جدید انجام دهید: تجربه کردن کارها و فعالیت‌های مختلف به شما کمک می‌کند تا استعداد و توانایی‌هایتان را کشف کنید و در ضمن به مهارت‌های جدیدی که یاد گرفته‌اید افتخار کنید و آنها را در زندگی به کار ببرید.
نظرتان را با شجاعت اعلام کنید: نظرات و عقایدتان را با افتخار بیان کنید و از گفتن آن نترسید.
▪ کارهای خیر و ثواب انجام دهید: به دوستان، اقوام و همسایه‌ها‌یتان کمک کنید و بخشی از وقتتان را به طور داوطلبانه در اختیار آنها قرار دهید. این احساس که شما می‌توانید و قادر هستید به دیگران کمک کنید و تغییر مثبتی در زندگی آنها ایجاد کنید، عزت نفستان را بالا می‌برد.
بدانید چه چیزهایی را می‌توانید تغییر دهید و چه چیزهایی را نمی‌توانید: اگر از چیزی ناراحت هستید که می‌توانید آن را تغییر بدهید (مثلا چاقی و اضافه وزن)، از همین امروز دست به کار شوید. اما اگر از چیزی ناراحت هستید که نمی‌توانید تغییرش دهید (مثل کوتاهی قد)، سعی کنید خودتان را همان‌طور که هستید دوست داشته باشید.
▪ اهدافتان را مشخص کنید: کار یا شرایطی را که دوست دارید به آن برسید مشخص کنید و برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی کنید.برنامه‌تان را اجرا کنید و پیشرفت‌تان را ارزیابی کنید.
سخت نگیرید: خودتان را فقط به شکل مادی و ظاهری نبینید. نگویید اگر زیباتر بودم دوستان بیشتری داشتم. کارهایی را که دوست دارید انجام دهید، به دیدن دوستانتان بروید و از اوقاتتان لذت ببرید. راحت باشید، خیلی سخت نگیرید و از زندگی لذت ببرید.
▪ کمک بگیرید: هیچ وقت برای ایجاد عزت نفس سالم و مثبت دیر نیست. در مواردی که فرد عمیقا نسبت به خود احساس تنفر دارد و ریشه این حالت به دوران کودکی مربوط است، می‌توان از مشاور و روانپزشک کمک گرفت . این متخصصان به عنوان راهنما به افراد یاد می‌دهند که چطور خودشان را دوست داشته باشند و قدر توانایی‌های منحصر به فردشان را بدانند.
▪ با افکار منفی مبارزه کنید: درباره خودتان منفی فکر نکنید. هر وقت به ضعف‌ها و ناتوانی‌هایتان فکر کردید، سعی کنید در مقابل به توانایی‌ها و نقاط قوتتان هم فکر کنید. وقتی احساس می‌کنید خیلی دارید خودتان را سرزنش می‌کنید، در عوض چند جمله مثبت را بلندبلند در مورد خودتان بگویید و به خاطر توانایی‌هایی که دارید خودتان را تشویق و تحسین کنید.
▪ وارد گود شوید: بعضی تصورات و افکار، جلوی حرکت و پیشرفت را می‌گیرد. به جای اینکه با افکاری مثل «تا وقتی نمی‌توانم یک دایره بکشم نمی‌توانم یک نقاش ماهر و موفق شوم» خودتان را کنار بکشید، به چیزهایی فکر کنید که در آن استعداد و توانایی دارید و از آن لذت می‌برید و به دنبال همان بروید.
 
همشهری انلاین


:: موضوعات مرتبط: بخوان و بدان , ,
:: بازدید از این مطلب : 623
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : 2 مهر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عارف

 

گفتند زندگی سخت است........ خندیدم


گفتند روزگار پست است ......... نشنیدم


گفتم دنیا رو عوض خواهم کرد .... خندیدند


گفتم روزگار زیباست اگر زیبا ببینی .. نشنیدند

 

اکنون خنده ام تبدیل به سکوتی مطلق شده.


و ترسم این است در لحظه مرگ صدای خنده آنان در گوشم باشد.


خدایا... کمکم کن تا خودم را عوض کنم تا دنیا عوض شود و با هم بخندیم....

 

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 
 

 

خنجری نامرد بر قلبم نشست

از غم نامردمی پشتم شکست

نیستم از مردم خنجر به دست

بت پرستم بت پرستم بت پرست

عشق اگر این است مرتد میشوم

خوب اگر این است من بد میشوم

قفل غم بر قلب سلولم مزن

من خودم خوش باورم گولم مزن

من نمیگویم که خاموشم مکن

من نمیگویم فراموشم مکن

من نمیگویم که با من یار باش

من نمیگویم مرا غم خوار باش

من نمیگویم دگر گفتن بس است

گفتن اما هیچ نشنیدن بس است

روزگارت باد شیرین شاد باش

دست کم یک شب تو هم فرهاد باش

وای رسم شهرتان بیداد بود

شهرتان از خون ما آباد بود

از درو دیوارتان خون میچکید

                                            خون من فرهاد و مجنون میچکید



:: موضوعات مرتبط: شعر , ,
:: بازدید از این مطلب : 532
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 2 مهر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عارف

راه هایی برای رهایی از احساس تنهایی

یک سؤال خصوصی از شما می پرسم. آیا تا به حال احساس تنهایی کرده اید؟ گاهی اوقات، دنیا محل غریبی برای زندگی می شود. شما خود را در اجتماعی میبینید که دور و برتان را انسان نماها پر کرده اند. و با وجود این همه آدم، شما از درون احساس خالی بودن می کنید و متوجه می شوید که واقعاً تنهایید.

با فهمیدن این نکته حس غریبی به شما دست می...



:: موضوعات مرتبط: بخوان و بدان , ,
:: بازدید از این مطلب : 528
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 1 مهر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عارف

 

باغ من

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر، با آن پوستین سرد نمناکش
باغ بی برگی
روز و شب تنهاست
با سکوت پاک غمناکش.
ساز او باران، سرودش باد
جامه اش شولای عریانی ست
ور جز اینش جامه ای باید
بافته بس شعله ی زر تار پودش باد
گو برید، یا نروید، هر چه در هر جا که خواهد
یا نمی خواهد
باغبان و رهگذاری نیست
باغ نومیدان
چشم در راه بهاری نیست
گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد
ور به رویش برگ لبخندی نمی روید
باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سر به گردون سای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید
باغ بی برگی
خنده اش خونی ست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن
پادشاه فصلها ، پاییز



:: موضوعات مرتبط: پاییز فصل... , ,
:: بازدید از این مطلب : 479
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : 1 مهر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عارف

1.خصوصیات فصل پاییز از دید شما چیه؟

2.وقتی پاییز میاد چه حال وهوایی پیدا میکنید؟

3.باشنیدن پاییز چه چیز تو ذهنتون میاد؟

4.بهترین فصل سال از دید شما کدوم یکی؟



:: موضوعات مرتبط: پاییز فصل... , ,
:: بازدید از این مطلب : 572
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : 1 مهر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عارف

علي (ع) ،تنها ترين تنها

 

خداوند براي تنهاييش ادم را آفريد

محمد (ص) سلمان را يافت

اما ...علي (ع) تا پايان حياتش تنها ماند واز ميان خيل شيعيانش جز چاه هاي پيرامون مدينه كسي را نداشت

واي بر ما

گاهي علي را تا حد خدا بالا مي بريم واو را مي پرستيم وگاهي اورا تا حد يك ترسويي كه نتوانست حق خلافت خود را از ابوبكر وعمر بگيرد وفقط نشست واه وناله كرد پايين مي اوريم

 

همانگونه كه خداوند بر فرشتگان مقرب درگاه خود فرمود كه اين بشر خليفه وجانشين من بر زمين است واورا سجده كنيد ،اين علي بود كه به ادم وادميت معني وارزش بخشيد وتمام مخلوقات خداوند بر او سجده كردند

 

چقدر سخت است در ميان انبوه شيعيان خود باشي وحرفت را نفهمند ومنظورت را نگيرند ودر ميان ياران بي شمار خود تنها باشي..

              ((نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت ... متحيرم چه نامم شه ملك لا فتي را))

 

((پيش از تو ، هيچ اقيانوس را نمي شناختم كه عمود بر زمين بايستد

پيش از تو هيچ فرمانروايي را نديده بودم كه پاي افزاري وصله دار به پا كند ، ومَشكي كهنه بر دوش كشد وبردگان را برادر باشد

شب از چشم تو ،آرامش را به وام دارد  وطوفان ،از خشم تو ،خروش    كلام تو گياه را بارور مي كند  واز نفست گل مي رويد

چاه از آن زمان كه تو در آن گريستي ،جوشان است ...سحر از سپيده چشمان تو مي شكوفد  وشب در سياهي ان به نماز مي ايستد ...هيچ ستاره نيست كه وام دار نگاه تو نيست

به پاي تو ميگريم با اندوهي ، والاتر از غم گزايي عشق  وديرينگي غم

براي تو با چشم همه ي محرومان مي گريم با چشماني ،يتيم نديدنت ... گريه ام شعر شبانه توست

كدام وامدار تريد؟

دين به تو ،يا تو بدان؟ ... هيچ ديني نيست كه وامدار تو نيست

تبارك الله احسن الخالقين

خجسته باد نام خداوند كه نيكو ترين آفريدگاران است  ونام تو   كه نيكو ترين آفريدگاني..))

                                                                              ((سيد علي موسوي گرمارودي))

ماه اين مسافر تنها ،آواره ي دشت هاي خاموش وخلوت آسمان ، آن شب ،در نخلستانهاي ساكت پيرامونه مدينه چشم به راه علي بود ،اين زنداني تنهاي خاك ،مهتاب پرشكوه وبلند وزيباي زمين ،

اما فقط ماه نبود ، كودكان وبينوايان زمين نيز به دنبال آن يار آشنا ، ان محرم ومرهم زخم ها ،آن كوه ارامش كه با دلي پر از درد ارامشي چون كوه داشت وهميشه بر زبان جمله اي مي راند كه از علائم مومن  آرامش واندوه است، بودند ... اما دريغ كه ديگر آبروي انسان رفت وانسانيت مُرد.

 

به خداي كعبه سوگند كه رستگار شدم

رستي اگر علي نبود عدالت ،خشوع، محبت ،مهرباني ،صبر، سخاوت ، بزرگمنشي وهزاران كلمه ي ديگر را چگونه  معني ميكرديم؟  

چرا در شبي كه قرآن بر زمين نازل شد، در شب قدر ، علي ضربت خورد ودر شب ديگر از دست دوستان ودشماناني كه هردو يكي بودن راحت شد وبه شهادت معني بخشيد؟

 



:: موضوعات مرتبط: مولا علی , ,
:: بازدید از این مطلب : 497
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 1 مهر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عارف

وقتی که خواب نیست،ز رویاسخن مگو....آنجا که آب نیست،ز دریاسخن مگو

پائیزهابه دور وتسلسل رسیده اند......ازباغ های ******شکوفا،سخن مگو

 

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پاییز

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
در پاییز رنگ برگ درختان تغییر می‌کند

پاییز یا خَزان نام یکی از چهار فصل سال است.

پاییز از نظر ستاره‌شناختی بین دو نقطهٔ اعتدال پاییزی و انقلاب زمستانی است. از نظر گاهشماری هجری خورشیدی، در روز یکم مهر آغاز می‌شود و تا پایان آذر ادامه می‌یابد.

بر پایه تقویم میلادی فصل پاییز در اصل در نیمکره شمالی جهان در حدود ۲۳ سپتامبر (۱ مهر) و در نیمکره جنوبی پیرامون ۲۱ مارس (۱ فروردین) آغاز می‌شود. زمان پایان آن در نیمکره شمالی ۲۱ دسامبر (۳۰ آذر) و در نیمکره جنوبی ۲۱ ژوئن (۳۱ خرداد) است.

هرچند بخاطر مسائل عملی آغاز پاییز را در تقویم‌ها اول سپتامبر در نیمکره شمالی و اول مارس در نیمکره جنوبی قرار داده‌اند. پایان آن را نیز به ترتیب اول دسامبر و اول ژوئن مقرر کرده‌اند.

به هنگام پاییز بسیاری از انواع گیاهان برگ‌های خود را از دست می‌دهند و به اصطلاح خزان می‌کنند. دمای هوا نیز در فصل پاییز تا اندازه زیادی پایین‌تر از تابستان است. در پاییز، روزها کوتاه تر و شب‌ها طولانی تر می‌شوند. در بخش هایی از جهان در این فصل میزان بارش زیاد تر می‌شود.

کلمه انگلیسی autumn (پاییز) از کلمه فرانسوی "automne" گرفته شده است و استفاده از آن برای نام این فصل از قرن شانزدهم میلادی رایج شد. نام fall هم که در آمریکای شمالی برای این فصل استفاده می‌شود احتمالاً از عبارت fall of the leaves (برگ ریزان) گرفته و خلاصه شده است. اسم پاییز در فرهنگ لغت به معنای پایریز می‌باشد یعنی زمانی که برگ درختان به زیر پا میریزد و در زمان قدیم پایریز نام گرفته و کم کم در طول مدت زمان به شکل امروزی پاییز تغییر نام داده. روز اعتدال پاییزی را در ایران از دیرباز جشن می‌گرفته‌اند. این جشن که در روز مهر از ماه مهر برگزار می‌شود جشن مهرگان نام دارد.

 



:: موضوعات مرتبط: پاییز فصل... , ,
:: بازدید از این مطلب : 508
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 1 مهر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عارف

عشق یعنی...

 عشق يعني يك سلام و يك درود

 عشق يعني درد و محنت در درون

 عشق يعني ...



:: بازدید از این مطلب : 487
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 1 مهر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عارف
ســــــــــــــكوت

سکوت، يعني گفتن در نگفتن، يعني مقابله با شهوت رام نشدني حرف،
يعني تمرين برگشتن به دوران جنيني و شنيدن انحصاري لالائي قلبِ مادر در تنهائي محض

هر سکوتي، سرشار از ناگفته ها نيست، بعضي وقت ها، سرشار از خجالتِ گفته هااست.
موسيقي، يعني سکوت بعلاوه سکوت هاي شکسته شده ي موزون.

سکوتِ آرام کتابخانه، يعني رعد و غرش نهفته ي تمامِ حرف هاي فشرده ي عالم،
در سکوتِ شاهد، يعني شهادتِ دروغ، موقع خواب و استراحت و تعطيلي وجدان.

سکوتِ محکوم بي گناه، يعني بغض، آه، گريه درون.
سکوتِ مظلوم، يعني نفريني مطلق و ابدي.

سکوتِ عاشق در جفاي معشوق، يعني پاس حرمتِ عشق.
سکوت، در خود گريه دارد ولي گريه، با خود سکوتي ندارد.

بعضي با سکوت آنقدر دشمنند که حتي در خواب هم آن را با پريشان گوئي مي شکنند.
سکوتِ وداعِ واپسين ديدار دو دلدار، هميشه مرطوب است.


:: بازدید از این مطلب : 486
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 29 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عارف


تنهايي......

 

 

 

چقدر در مورد تنهايي ميدونيد چقدر در موردش ميدونيد??

 

 

تنهايي معني هاي زيادي ميتونه داشته باشه

 

 

گاهي براي تفكر

 

 

گاهي براي ناراحتي

 

 

گاهي غم هامون

 

 

گاهي مشكلات

 

 

گاهي خالي بودن پشتمون

 

 

گاهي هم بي كسي

 

 

تنهايي مشكل بزرگيه كه امروز داره تمام دنيا رو غرق خودش ميكنه

 

 

داره تمام آدم هاي اطرافشو تنها ميسازه

 

 

اما يادتون باشه فقط يك نفر هست كه تنهاست فقط يك نفر

 

 

كه اونم خداست

 

 

خدا

 

 

پس يادت باشه اگه يه روزي تنها شدي به ياد بيار كسي كنارت نشسته روي شونه هات دست گذاشته و بهت ميگه اشتباه نكن تو تنها نيستي

 

 

پس بلند شو و به راهت ادامه بده برو برو تا برسي

 

 

ولي به يك شرط برو، به شرطي برو كه بفهمي واقعا براي چي داري ميري براي چي اين راه رو با اين قدم ها و اين

 

 

كفش ها و اين انرژي و اين روحيه ميري دنبال چي ميگردي چي ميخواي بكاري چي ميخواي برداري چي ميخواي

 

 

به يادگار زير خاك پنهان كني

 

 

ميخواي چي بشي چي هستي براي چي ساخته شدي و و و و و اونقدر هست كه اگه بخوام بگم ميزاري و ميري اما

 

 

نميگم تا خودت واقعا بفهمي و درك كني

 

 

ولي يادت باشه سرنوشتت اون چيزيه كه خودت ميسازي آخر ميرسي به اون چيزي كه خدا ميدونه و آيندته اما راه

 

 

مهمه اينو يادت نره

 

 

اما خدايي در اين نزديكي است كه بيشتر از هركسي مي داند تو كيستي براي چي اومدي و چه رد پايي بر زمين بر

جاي ميگذاري.....
..




:: موضوعات مرتبط: دانستنیها , ,
:: بازدید از این مطلب : 733
|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : 29 شهريور 1389 | نظرات ()